آرينآرين، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

آرین پرنده خوشبختی بابا و مامان

خاطرات شيرين با آرين كوچولو

1392/1/28 10:19
نویسنده : مامان آرین
145 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم ....عشقم.....جونم.... زندگیم .....١٥ماهه شدي

چه شبها که نخوابیدم و چه روزها که حتی لحظه ای ننشستم ....اما تمام سختیها خیلی زود فراموش میشوند...در عوض لحظه لحظه بزرگ شدنت .... قد کشیدنت....شیرین کاریهات.... شیرین زبونی هات .... شیطنت هات...رو شاهد بودم...روزهایی که دیگر تکرار نخواهند شد...

پس همه اینها رو به اون سختی ها به درررررررررررررررررررررر

عزیز دلم به هر گوشه ای سرک میکشی....

توی هر شکاف مبل دستت رو فرو میبری....

روزی هزار بار میپری بالای مبل ها و روی اونها بدو بدو میکنی...

هر چیزی که به زمین میخ نشده باشه و بتونی تکونش بدی بلند میکنی و یا اگه مثل مبلها سنگین باشن هلشون میدی ....

هر وسیله ای که توی کابینت باشه از دید تو مخفی نمی مونه.... 

از هر چیزی که دستت برسه بالا میری...

دوست داری چیزهای کوچیک رو داخل چیزهای بزرگ بذاری و بعد سعی میکنی بزرگتر ها رو در کوچکترها جا بدی...

و به طور خلاصه در هر کاری فوضولی میکنی خوشمزه

میدونم که از این طریق داری کلی چیز یاد میگیری ....بچه ها ناچارند نکاتی رو درباره اندازه -شکل-قابل حرکت بودن  هر چیزی بدونن و باید بتونن مهارتهای خودشون رو امتحان کنن ...

با اینکه هر روز خیلی از اینکه دنبالت باشم تا بلایی سر خودت نیاری خسته میشم  ....اما همیشه ششدانگ حواسم بهت هست تا سلامتیت به خطر نیفته و بتونی تجربه های مفیدی کسب کنی اوه

عزیز دلم 15ماهه شدی....فهمیده تر شدی....دوست داشتنی تر شدی....مهربون تر شدی....عاشقتم با تمام وجودمقلب

الان 12 تا مروارید سفید خوشگل توی دهنت داری...

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)