مريضي مامان مريم
سلام گل پسرمامان عزيزمامان هستي مامان الهي دورت بگردم (رفتن به تالار خسروي )
اين روزهاي سرد زمستان كه بارش برف شديده و هوا خيلي سرد شده مامان سرما خورده و ناخوشه. البته مقصر خودم بودم كه رفتم برف بازي و رعايت نكردم. گل پسرمامان عاشق برفه و دوست داره برف بازي كنه .
گل پسرم ديشب كه رفتيم جشن تالار خسروي از طرف مهدكودكت دعوت شديم خيلي بهت خوش گذشت واي كه عسل مامان تمام دوستاش و ديد و همه رو مي شناخت و كلي بازي كرد برنامه خيلي خيلي قشنگي بود مامان با حال بدش بخاطر گل پسرش شركت كرد فداي توبشم كه همه عاشقت بودند و دوست داشتند فداي باهوش بودنت كه همه رو به اسم صدا مي كرديالهي دورت بگردم خدايا شكر.
آرين جان اين روزها ديگه كامل حرف ميزنه جمله ميگه و كلمه اي نيست كه بلد نباشه جوجه كباب و خيلي خيلي دوست داره عاشق شكلات و دلستره كه مامان اجازه نميده زياد بخوره.
پسرگلم نمي دونم چه جوري بنويسم كارهاي قشنگ حرفهاي شيرين تورو من كه كيف مي كنم وقتي انگشتت رو جلوي دماغت ميگيري و ميگي ساكت ساكت آروم آروم بخدا عاشقتم.....
تمام رنگها رو ميگي كافيه تلويزيون برنامه پخش كنه تمام رنگهاي فيلم رو دونه دونه ميگي... سبز ، ممز(قرمز) آبي قهوه اي طوسي بنفش مشكي واي كه چقدر قشنگ تلفظ ميكني من كه عاشقتم....