آرينآرين، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

آرین پرنده خوشبختی بابا و مامان

روزهای پایانی آخر سال 1393

1393/12/26 13:18
نویسنده : مامان آرین
198 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم نور دیده گانم ثمره زندگیم سلام

 این روزها که به روزهای آخر سال نزدیک می شویم من و تو تنها در کنار هم لحظات خوشی رو سپری می کنیم با انکه بعضی شبها که تو خوابی آرام  و بی صدا در تنهایی و سکوت شب با گوش دادن به موسیقی اشکهایم سرازیر می شود ولی سعی میکنم صبح با نشاط برای تو گل پسرم آغاز کنم و تو به چهره من غصه ای نبینی ..

الانم که اداره هستم و کنارت نیستم دلم گرفته و یک حس غریبی در وجود دارم نمی دنم شاید دوری از خانواده از مادر برادر و خواهر و شایدم دلم هوای شهر و دیارم رو کرده فقط می دانم عصر با دیدنت همه چیز رو فراموش خواهم کرد. و وجود تو عشق تو تمام خاطرات تلخ و دلتنگی هایم را از یادم می برد.

 

سلام.......خداحافظ
چيزي تازه اگر يافتيد
بر اين دو اضافه كنيد
تا بلکه
باز شود اين در گمشده بر ديوار...

محبتمحبتمحبت

یک لحظه ســـــــکوت ... برای لحظه هایی که خودمان نیستیم

لحظه هایی هستند که هستیم

اما خودمان نیستیم

انگار روحمان می رود

همان جا که می خواهد

بی صدا ... بی هیاهو ...

همان لحظه هایی که راننده آژانس می گوید : " رسیدین خانم "

فروشنده می گوید : " باقی پول را نمی خواهی ؟ "

راننده تاکسی می گوید : " صدای بوق را نمی شنوی ؟ "

و مادر صدا می کند : " حواست کجاست ؟ "

ساعت هایی که شنیدیم و نفهمیدیم

خواندیم و نفهمیدیم

دیدیم و نفهمیدیم

و تلویزیون خودش خاموش شد

آهنگ بار دهم تکرار شد

هوا روشن شد ... تاریک شد ...

چایی سرد شد ... غذا یخ کرد ...

در یخچال باز ماند و در خانه را قفل نکردیم

و نفهمیدیم کی رسیدیم خانه

و کی گریه هامان بند آمد

و کی عوض شدیم

کی دیگر نترسیدیم

از ته دل نخندیدیم

و دل نبستیم

و چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم

و موهای سرمان سفید

و از آرزوهایمان کی گذشتیم ؟ !

" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "

 

پسندها (1)

نظرات (1)

امید
27 اسفند 93 11:32
وبت عالیه،خوشحال میشم از وبم دیدن کنید