آرينآرين، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آرین پرنده خوشبختی بابا و مامان

آرین عشقم در زمستان 93 با عکسهای زیبا

آرینم عشق مامان بخدا شرمنده ام چند روز پیش افتادی زمین وای برمن وای بر من که زنده موندم و این روز رو دیدم که دهنت پر خون بشه وای برمن که لبت زخم شد و گریه کردی عزیزدلم قربونت بشم عشقم منو ببخش بخدا شرمنده ام ..... نمی دونی چقدرگریه کردم چقدر غصه خوردم الهی دورت بگردم عکست رو میذارم که خاله کبری بتونه بره توی سایتت و تورو ببینه مطمئنم کلی گریه میکنه.... مامان مریم الهی بمیره گلم عشقم روزهای سختی رو دارم میگذرونم سرفه های تو زخم های تو غذا نخوردن تو داره کلافه ام میکنه دیونه میکنه ترا به خدا مواظب خودت باش از روزی که افتادی دیگه هر روز به من میگی مامان دستم و بگیر نیفتم دهنم ...
22 دی 1393

آرین بهترین عزیزترینم زیباترین هدیه خدا تولد سه سالگیت مبارک

پسر نازنینم  از ته دل تورو برای همیشه به نور و گرمای عشق لایزال خداوند می سپارم  و از او میخوام که حامی ات بشه  و به خوبیها رهنمونت کنه قشنگترین آرزوها را برات آرزو میکنم و قول میدم تا توان دارم برای بودنت درکنارت باشم و تمامی آنچه دیدم و شناختم به تو انتقال بدم مراقب داشته هایت باش پسر زیبای من            لبخند زدی و آسمان آبی شد / شب های قشنگ مهر مهتابی شد  پروانه پس از تولد زیبایت / تا آخر عمر غرق بی تابی شد.   تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست ورق خوردن برگ سبز دیگری از زند...
10 دی 1393

خاطرات مسافرت به مشهد و خوزستان

سلام به گل پسرمامان به تنها کس مامان به بهترین فرشته روی زمین چند وقتیست که نتونستم به وبلاگت سر بزنم توی مهرماه و آبان دو مسافرت رفتیم یکی به مشهد مقدس و دیگری به زادگاه مامان و بابا استان خوزستان سعی میکنم چکیده ای از خاطراتت و لحظات خوش رو برات بنویسم.... در تاریخ 7/18 به پابوس امام رضا رفتیم مامان و بابا و آرین برای اولین بار گل پسرم به مشهد رفت... چون هوا خیلی سرد بود و سرما اذیت میکرد و بارون شدیدی هم بود بخاطر گل پسرم جاهای دیدنی رو نرفتیم ولی در کل خوش گذشت توی حرم کلی بازی کردی دنبال کبوترها می دویدی و با بابا عکس گرفتی.... ارین در نمایشگاه مبل مصلی آرین در مسیر نمایشگاه مشغول بازی کردن آرین با ...
20 آبان 1393